im1persian
Sunday, September 1, 2013
Saturday, April 20, 2013
Friday, November 23, 2012
Friday, October 26, 2012
پری زنگنه
پریرخ شاهیلانی مشهور به پری زنگنه
ایشان فارغ التحصیل شاخهٔ اپرا از کنسرواتوار عالی موسیقی تهران هستند. تحصیلات مقدماتی خود را در تهران گذراندند و نخستین درسهای آواز را نزد استاد نصرالله زرین پنجه در ردیف آوازهای ایرانی فراگرفتند. سپس به هنرستان عالی موسیقی رفتند. به علت داشتن صدای «لیریکو اسپینتو |Lyrico Espinto» نزد خانم اولین باغچه بان اپرا آموختند و بعد از آن برای تکمیل آموختههای خود به کشورهای ایتالیا، آلمان، و اتریش سفر کردند و از چندین آکادمی فارغ التحصیل شدند.[۲]
علاوه بر خوانندگی، پری زنگنه در سفر تحصیلی خود به ژاپن، متوجه استعداد خود در هنر گلآرایی هم شد و آن را فراگرفت و در بازگشت به ایران نمایشگاههای گلآرایی نیز برگزار کرد[۱].
در سال ۱۳۵۰ در یک حادثهٔ ساده رانندگی وپرتاب خرده شیشه های اتوموبیل پیکان ،بینایی خود را از دست دادند. اما تنها پس از وقفهٔ کوتاهی به فعالیتهای خود ادامه دادند. صدای ایشان در محافل هنری مهم جهان از جمله تالار الیس تالی در لینکن سنتر نیویورک، هربست در سانفرانسیسکو، دانشگاه هاروارد در بوستون، سل گو در پاریس، هرکولس در مونیخ، و تالارهایی در سرتاسر ژاپن پخش شده است.
مسافرتهای ایشان در سرتاسر ایران به منظور آشنایی با موسیقی محلی ایران بوده است. از اجراهای معروف خانم زنگنه سولیست بودن در سمفونی شمارهی ۹ بتهوون است که توسط ارکستر سمفونی فورت لادردل در فلوریدا اجرا شد. بازسازی علمی ترانههای بومی و محلی ایران و اجرای آن به سبک کلاسیک از کارهای شاخص ایشان به شمار میرود.
ایشان برای کودکان چندین کتاب تالیف کردهاند و مقالات و ترانههای متعددی منتشر ساخته اند. فرهنگ جامع «آوای نامها از ایران زمین» که مهمترین نام نامه در زبان فارسی بشمار میرود، حاصل عمر ایشان است و تدوین آن حدود پنج سال به طول انجامیده است. از کتابهای دیگر ایشان میتوان به «پری لالایی ها، سرودههای پری زنگنه برای همه سالان» و «سخنی به خوشی: حرفهایی بزرگ در کتابی کوچک» اشاره کرد.
ایشان هم اکنون در حال نوشتن کتابی با عنوان «شما هم با من آواز بخوانید» هستند. از فعالیتهای وسیع اجتماعی خانم زنگنه در جهت بهبود وضعیت نابینایان میتوان به برگزاری کنسرت به نفع سازمانهای فرهنگی نابینایان در سراسر ایران و جهان اشاره کرد. خانم زنگنه عنوان بینالمللی «سفیر حسن نیت» را دریافت کرده اند و از جمله مسئولیتهای ایشان، ریاست روابط فرهنگی و اجتماعی نابینایان ایران بوده است.[۳] در سالهای پس از انقلاب، فعالیتهای او در ایران به کنسرتهایی ویژه بانوان اختصاص دارد.[۲]
آلبوم شاه پری
آلبوم آهنگهای محلی
آلبوم گل قصه ها
آلبوم هزار آوا
آلبوم فولکلوریک
آلبوم گل افشان یک
دانلود آلبوم گل افشان دو
Friday, September 7, 2012
چرخ گردون - شاهزیدی
چرخ گردون - شاهزیدی
بیژن ترقی
می و میخانه مست و میکشان مست
زمین مست و زمان مست، آسمان مست
نسیم از حلقه زلف تو بگذشت
چمن شد مست و باغ و باغبان مست
تا زدم یک جرعه می از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشی ز دستت
شد زمین مست، آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
تو زمزمه چنگ و عود منی
نغمه خفته در تار و پود منی
تو باده و جام و سبوی منی
مایه هستی و های و هوی منی
گرچه مست مستم، نه می پرستم
به هر دو جهان مست عشق تو هستم
تا من چشم مست تو دیدم
ز ساغر عشقت دو جرعه چشیدم
شد زمین مست، آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
----------------------------------
Sunday, September 2, 2012
موسم گل پوران - قمرالملوک وزیری
شهریار
گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا
مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا
کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا
نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجاو گاه اینجا
هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش نگنجد موکب کیوان شکوه پادشاه اینجا
توئی آن نوسفر سالک که هر شب شاهد توفیق چراغت پیش پا دارد که راه اینجا و چاه اینجا
بیا کز دادخواهی آن دل نازک نرنجانم کدورت را فرامش کرده با آئینه آه اینجا
سفر مپسند هرگز شهریار از مکتب حافظ که سیر معنوی اینجا و کنج خانقاه اینجا
--------------------------------------------------------
قمرالملوک در سنگلج طهران به دنیا آمد. برخی گفته اند که او در قزوین به دنیا آمده است اما به گفته دختر معنوی او، زبیده جهانگیری، قزوین در آن زمان ملکِ آقای "بحرینی "بوده و بانو "قمر" برای فرار از ازدواج به آنجا پناه برده است. هنگام تولد پدر نداشت و در ۱۸ ماهگی مادرش هم مرد و از این زمان تحت سرپرستی مادربزرگش که روضهخوان زنانه حرم ناصرالدین شاه بود قرار گرفت. او در جایی گفتهاست: «من مدیون تربیت اولیهٔ خودم هستم. چرا که همان پامنبری کردنها به من جرأت خوانندگی داد.»
در جوانی پس از آشنائـی با مرتضی نیداود با ردیف موسیقی ملی آشنا شد و راهش را برای کسب تجربیات از استادان دیگر هموار ساخت. کار پیشرفت قمر در مدتی کوتاه به آنجا رسید که کمپانی «هیز ماسترز ویس» به خاطر ضبط صدای او دستگاه صفحه پر کنی به تهران آورد. بعد از آن کمپانی «پولیفون» هم آمد. به گفته ساسان سپنتا ۲۰۰ صفحه از قمر ضبط شدهاست.
قمر نخستین کنسرت خود را در سال ۱۳۰۳ برگزار کرد. روز بعد نظمیه از او تعهد گرفت که بی حجاب کنسرت ندهد. قمر عواید کنسرت را به امور خیریه اختصاص داد. قمر در سفر خراسان در مشهدکنسرت داد و عواید آن را صرف آرامگاه فردوسی نمود. در همدان در سال ۱۳۱۰ کنسرت داد و ترانههایی از عارف خواند. وقتی نیرالدوله والی خراسان چند گلدان نقره به او هدیه کرد آن را به عارفپیشکش نمود. با این که عارف مورد غضب والی و دستگاه رضاشاه بود. در سال ۱۳۰۸ به نفع شیر و خورشید سرخ کنسرت داد و عواید آن به بچههای یتیم اختصاص داده شد.
گشایش رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ صدای قمر را به عموم مردم رساند. عارف قزوینی و ایرجمیرزا و تیمورتاش وزیر دربار، شیفته او شده بودند. با اینهمه قمر از گردآوری زر و سیم پرهیز میکرد و درآمدهای بزرگ و هدایای گران را به فقرا و محتاجان میداد.
قمرالملوک وزیری در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ در شمیران، بر اثر سکته مغزی درگذشت.[۴] وی در گورستان ظهیرالدوله بین امامزاده قاسم و تجریش شمیران به خاک سپرده شدهاست.
Subscribe to:
Posts (Atom)