Saturday, July 21, 2012

لالایی نوایی مادرانه


امیرخسرو دهلوی

ما را چه غم امروز که معشوقه به کام است
عالم به مراد دل و اقبال غلام است
صیدی که دل خلق جهان بود بدامش
المنته لله که امروز بدامست
ازطاق دو ابروی تو ای کعبهٔ مقصود
خلقی بگمانند که محراب کدامست
چشم تو اگر خون دلم ریخت عجب نیست
او را چه توان گفت که او مست مدامست
خسرو که سلامت نکند عیب مگیرش
عاشق که ترا دید چه پروای سلامست
--------------
بی شک همه ما وقتی بچه بودیم مادرهایمان برایما لالایی خواندد..لالایی هایی که هنوز هم به یاد داریم و همیشه با به یاد آوردنش نوعی خوشحالی ذات نصیب ما می شود..
مادران ما ناخودآگاه برای ما لالایی می خواندد،بدون اینکه از وزن و قافیه چیزی بدانند اما همان اندازه که نوعی آهنگ درونی هدایتشان می کرد کافی بود..
در واقع لالایی ها آغاز گر ادبیات زنانه بوده اند که در پای گاهواره بچه هایشان شروع کرده اند و این زبان نسل به نسل انتقال یافته و همه ما بدون شک در مورد آن چیز هایی می دانیم..مادران ما با خواندن لالایی گاهی برای ما سربلندی آرزو می کردند و گاهی سلامتی و بعضی اوقات هم همراه لالایی ها خودشان را فدای ما می کردند!!
در واقع نوع لالایی در همه جای ایران متفاوت است و مادران طبق عادات و رسوم خودشان برای کودکانشان لالایی می خوانند..لالایی که شعر از آن مادر است و آهنگش نصیب کودک می شود! در واقع در لالایی مادر آنچه را از دل خود احساس می کند به زبان می آورد و در آن لحظه جز خودش و کودکش و گهواره به هیچ چیز دیگر نمی اندیشد..مادر در هنگام لالایی کردن برای کودکش از وضیعت خود و پدرش حرف می زند و با او درد و دل می کند!!لالایی نوعی ترانه سرایی زنانه است و فقط یک مادر می تواند آن را بسراید و برای کودکش بگوید.
--------------
لالایی ها
لالایی ها



از شنیدن لذت ببرید 

No comments:

Post a Comment